میدان تیر، ژ-۳ ، چای لیپتون و یک سوال!
این هفته یکمی وقت اضافهی بیشتری داشتیم، بچه دیگه حسابی از ته دل رژه میرن و با خوب شدن رژه تمرینات کمتر و وقت آزاد بیشتر شده. البته هنوز اونقدر نیست که بتونم ازش خیلی استفاده کنم اما لااقل این هفته ته و توهه Geek Code رو در آوردم، مدتی بود میدیدمش اما نمیدونستم چیه اما توی وقت اضافهها یکمی باهاش ور رفتم.
بیگاری و میدان تیر .... اولین میدون تیرمون رو هم رفتیم. اسلحهی ارتش هم که معلومه، همون اسلحهای که امام جمعه همیشه تو دستش میگیره تا بگه ما مسلمین حتی در زمان عبادت آمادهی دفاع از وطن هستیم. منظورم اسلحهی انفرادی ژ-۳ هست که اگر اشتباه نکنم پیشرفتهترین اسلحهی ارتش ایران هست.(چرا که اگر این طور نبود امام جمعه دستش نمیگرفت). جاتون خالی توی میدون تیر یکی از بچه به فرماندمون میگفت توروخدا من شلیک نکنم! البته این بعد از چندتا تیر آزمایشی مسئول میدان تیر بود که داشت برامون توضیح میداد. بچهها که صدای تیر رو شنیدند وضعیتشون ۱۸۰ درجه تغییر کرد. بیچاره رفیقمون که از ترسش میگفت نمیرم بزنم البته آخرش همهی خشابش رو هم توی تپهها و کوههای اطراف خالی کرد ;) خود من که تا اومدم شلیک کنم عینکم افتاد نوک دماغم و اصلا مگسک رو نمیدیدم چه رسد به سیبل!! البته ناگفته نمونه که برای خارج کردن پوکهها از اسلحهی تمام خودکار ژ-۳ باید هر دفعه گلن گدن رو میکشیدم تا پوکه بیافته!!! آخرشم اسلحه رو با یه بنده خدایی که کارش تموم شده بود عوض کردم تا بتونم خشابی که دستم بود رو خالی کنم! دقیقا هدف خالی کردن بود نمیدونم کجا زده بودم اما هرجا زده بودم توی سیبل نبودلااقل !! آخر کاری هم که بچه به صدا عادت کرده بودند دیگه میزدن به چوبهای پایهی سیبل ؛ انصافا حالش بیشتر بود لااقل نتیجهی کار خیلی سریعتر معلوم میشد.
ژ-۳ سلاحی اتوماتیک ...راستی میدونید چرا میگن ژ-۳ یا همون G3؟! این کلمه که ابداع ارتش آلمان غربی هست مخفف Gewehr 3 هست، در حقیقت این اسلحه توسعه یافتهی اسلحهی StG.45(M) هست که در سال ۱۹۴۵ ساخته شده بوده و بعدا یه بار دولت اسپانیا توسعش میده و در سال ۱۹۵۹ ارتش آلمان غربی به G3 کنونی تبدیلش میکنه و البته در سالّای بعد به G36 تبدیل میشه که دیگه G36 توی ایران نیومده. ژ-۳ با کالیبر ۷.۶۲ میلیمتری با قنداقهای ثابت (Fixed Stock ) و قنداقهای تاشو (Floding Stock) و خشابهای ۵/۲۰/۳۰/۵۰ گلولهای موجود است.قبلا مدلهای G3A1 و G3A2 و G3A3 موجود بوده که مدل دوربین (تلسکوپ) دارش G3A3Z گفته میشده که Z مخفف Zielfernrohr به معنی تلسکوپ هست. اگر میخواهید تاریخچهی این اسلحه رو بخونید اینجا رو یه نگاهی بیاندازید. خیلی از فرماندههان یا مسئولین میدان تیر که از صبح تا شب با این اسلحه دارن کار میکنند حتی نمیدونن این اسلحه اصالتا مال کدوم کشور هست یا اصلا با حروف لاتین چطور نوشته میشه یکی میگه Z3 نوشته میشه یکی میگه Zh 3 نوشته میشه، توی کتابچهها و کتب دانشگاه افسری هم من دقیق نگاه نکردم اما تاریخچهی ناقصی از این اصلحه نوشته شده، یکی نیست بگه شما که زحمت نوشتن تاریخچه رو کشیدید لااقل یکمی بیشتر تحقیق کنید تا کسی که اسلحه رو دستش میگیره بدونه چه اسلحهای دستش هست. اگر به مسائل فنی هم علاقهمند هستید روش کامل شلیک اینجا به شیوهی مهندسی نوشته شده!!
یه خورده ترکی ....امروز به لغت نامه نگاه میکردم دیدم توی ترکی آناطولی به سرباز Er میگن که اَر خونده میشه.(اَ مثل اَرابه) و ترکها یه درجه بیشتر از ما دارن یعنی بعد از ارتشبد که بهش Orgeneral میگن یه درجهی بالاتر دارن که Mareşal یا همون مارشال گفته میشه و عوضش سرتیپ دوم ندارند و بعد سرهنگ تمام (Albay) مستقیم میرن سرتیپ (TuğGeneral) میگیرن. البته سربز دوم و سرباز اول هم ندارند و بعد از سرباز مستفیم میرن سرجوخه میشن.
یک سؤال خوب برگردیم فارسی کسی میدونه چرا به سرباز میگن سرباز؟! ما که همه کلاه میگذاریم! البته ستوان و سروان و استوار هم برام سواله یعنی این کلمات چه معنی دارن؟! اگر کسی میدونست یا منبعی داشت لطفا در بخش نظرات بنویسه.
حالا که برگشتیم سر فارسی یه عیبی از این زبان یا شایدم از کاربران این زبان بگیریم! توی فارسی یا بین فارس زبانها شایدم اصلا بین ایرانیها رسمه که هر چیزی که اولین بار وارد کشور میشه محصول به نام اون شرکت نامیده بشه.... منظورم چیه؟! یه نمونش آیفون هست چون اولین بار شرکت اف اف اون رو وارد کرد همه به آیفون میگن اف اف مثلا میگه اف اف تابان میخوام یعنی آیفون تولیدی شرکت تابان رو میخوام! یا اولین شرکت وارد کنندهی چای کیسهای لیپتون ( Lipton) هست و همه به چای کیسهای میگن لیپتون مثلا چای لیپتون گلستان یا احمد و البته ما ترکها یه دخلی هم توش کردیم و به چای کیسهای نپتون میگیم مثلا چای نپتون گلستان یا چای نپتون احمد که هر دو غلط هست چه لیپتون چه نپتون. اولین شرکتی که پودر رو توی ایران پخش کرد تاید بود دیگه همه پودر لباسشویی رو میگن تاید مثلا تاید برف!!این سه تا مثالش بود مثالهای دیگه Lee یا کلت یا مداد اتود یا کولمن یا ریکا یا اسکاج هست که برای بعضیها واقعا جانشینی نداریم مانند اسکاج!! اسم تجاری یه محصوله که به تمام ظرف شورهای پارچهای !! اسکاج میگیم یا کولمن ؛ کولمن اسم تجاری یه شرکت هست که آب سرد نگه دارها رو وارد ایران کرد و چون اسمش کولمن بود دیگه همه به اسم کولمن میشناسیم. البته توی ایران به تمام اسلحههای کمری که پیستولی هستند کلت گفته میشه حالا مال شرکت کلت باشه یا نباشه!! یه فکری بکنید، از این کلمات خیلی توی زبان فارسی هست حتی گاهی این اشتباه باعث میشه یه چیزهایی بد جا بیافته، برای نمونه نسکافه. خیلیها نمیدونند نسکافه با قهوه چه فرقی داره. در حقیقت نسکافه اسم تجاری یه محصول از شرکت” Nestle“ هست. همون طورچایی رو دم میکنیم قهوه رو هم دم میکنند اما برای این که قهوه رو فوری تهیه کنند شرکت” Nestle“ اومد و قهوهی فوری رو ابداع کرد.(مثل همون چای فوری که یه مدتی توی تلوزیون تبلیغ میشد) حالا اسم محصول قهوهی فوری این شرکت ”Nescafe “بود.
بد تر از همه اینه که یه عدهای که قهوه خوردن رو افتخار میدونند میگن قهوه با نسکافه فرق داره یعنی هر کدوم یه میوهی خاص دارند!! یه جایی بودم که خیلی فرهنگشون بالا بود و چایی نمیخوردن، از من پرسیدند قهوه میخوری یا نسکافه!!! تازه ادعای کلاس و ... هم می کردند. برای اهل افه که دنبال روش طبخ صحیح قهوهی ترک میگردند باید بگم که در ایران همه قهوهی ترک مینوشند اما به سبک ترکها طبخ! حتی روی این قهوههای ”ثمر“ هم با این که نوشته شده قهوهی ترک اما روش طبخ روش فرانسوی هست، توی ترکیه قهوه بعد از این که توی دمای پایین جوشید میگذارند یه ده دقیقهای جوش بخوره یعنی بعد از کف کردن حرارت رو میارن پایین و با قاشق هم میزنند و میگذارند یه ده دقیقهای جوش بیاد اما توی من هرجایی که دیدم ملت تا دیدن داره کف میکنه سریع از روی اجاق بر میدارن، البته مهم نیست که جوش بیاد یا نه مهم اینه که دارن قهوه مینوشند و دیگه از اون حالت عقب موندگی و چایی خوردن خارج شدن و به روشن فکران غربی پیوستند. جدا با کلاس بودن و روشن فکر شدن هم خیلی سخت نیستها ....... البته چیز جالب اینه که چای دومین نوشیدنی محبوب آدمی هست، اول آب هست و بعد از اون چایی.
خوب از اسلحه و چایی و سرباز و کلمات مصطلح ولی اشتباه گفتم و دیگه باید برم ، تنها چیزی که نگفتم اینه که وقتی توی اینترنت دنبال یه مقاله دربارهی ژ-۳ میگشتم با دیدن سایتهای معرفی اسلحه و دیدن تصاویر نظامیها یاد حسم وقتی داشتم خشاب رو توی میدون تیر پر میکردم افتادم «تنفر از اسلحه!!» اصلا فکر نمیکردم این همه از اسلحه بدم بیاد اما وقتی گلوله رو گرفتم دستم و شروع به پر کردن کردم یه حس تنفر نسبت به اسلحه پیدا کردم. جدا ما آدمها با بودن این همه اسلحه و ابزارهای آدم کشی چطور میتونیم ادعای اشرفیت نسبت به جانوران بکنیم؟! واقعا خیلی پر رو هستیم که میگیم ما آدمها از حیوانات برتریم یا عقل داریم .....
عدد (4) : نظرات
This comment has been removed by the author.
سلام
مرسی بابت قهوه ترک
سرباز
صفت فاعلی مرکب مرخمه یا دم بریده
اینم فرمولش
سر + بازنده - نده = سرباز
مثل بدبین ، چای صاف کن ، آشخور!!! که همشون ""نده"" آخرش حذف شده
سرباز یعنی کسی که معمولاً !!!! سر میبازه
فعلاً
This comment has been removed by the author.
سلام. خیلی از مطالبتون استفاده کردم. باعث شد یکم به فکر فرو برم. یه چیزی هم بگم، کلاس به مدرک تحصیلی ، موقعیت شغلی ، نوع لباس ، استفاده از برندهای مشهور ، محل سکونت و ... بستگی نداره بلکه به شعور ، انسانیت و خوش اخلاقی اشخاص بستگی داره حالا هرکی هست باشه مسلمون یا غیر مسلمون ، هم وطن یا خارجی فرق نمیکنه.
برای شما آرزوی موفقیت میکنم
Post a Comment
<< صفحهی اول