خوب یه مدت مدیدی هست که درست حسابی به وبلاگ نمیرسم، راستش یه بهانه دارم!! این که وقت نمیکنم؛ ساعت ۶ عصر تزه دفترچهها رو یگیریم و تا برسیم خونه ۸ شب هست یکمی به کارهای محل کار برسم و ... دیگه دوازده و یک شب خوابم میبره. راستش امروز از صبح به دلیل مشکلی مرخصی بودم و حالاکه به اتفاقات امروز فکر میکنم میبینم این یک روز به اندازهی یک ماه برام لذت بخش بود، خیلی چیزها رو فراموش کردم. منظورم عادات روزانه و زندگی مدل انسان و آدمی هست!! بعد از مدتها بالاخره یه حمام جانانه رفتم که حدود یک ساعت طول کشید! شاید باور نکنید ولی این اواخر حمامهام ۳-۴ دقیقه طول میکشید و بعد سریع بدورو برو به سوی پادگان. خیلی از شبها روی فرش میخوابم یا بهتر بگم خوابم میبره، پنج شنبهی قبل تنها بودم وقتی از پادگان رسیدم با لباسنظامی و پوتین به پا دم در همون جایی که کفشها رو در میارن خوابم برد!!! خلاصه سرتون رو این قدر درد آوردم که بگم کلی سرم شلوغه! شلوغ چی؟ شلوغ بیکاری و الافی!!! از صبح تا شب کارهای مذخرف تکراری .... بی خیال .... عوضش امروز یه حمام حسابی کردم و بعد از خردن نهار زدم بیرون دنبال مشکلات و بعد از یه جلسهی کاری فوقالعاده عالی اومدم خونه و الآن توی اتاقی نشستم که بعد از دو هفته مرتب شده و گرد گیریش کردم و .. وواوف آدم تازه میفهمه زندگی شبه انسانی چقدر لذت بخشه حالا نمیگم زندگی کاملا انسانی همون شبه انسانی هم ما قانع هستیم.
«ایرانیها فرهنگ استفاده از موبایل ندارند، فرهنگ استفاده از اتوبوس ندارند، فرهنگ استفاده از شهر ندارند، فرهنگ داشتن ماشین نو ندارند، ایرانیها بلانسبت شما مثه گوسفندن! باید همیشه یه زوری بالاسرشون باشه!! ....» روزانه هزار بار این کلملت مذخرف رو میشنویم، از رانندههای تاکسی از مغازهدار و سوپری سر محل ازهمکارای اداری و .... من واقعا شرمم میشه بگم گویندههای اینجملهها همه ایرانی هستند. معلومه دیگه تو مملکتی که اسم قشنگ مملکت رو بگذارند روی سیفون توالت باید انتظار چنین حرفهایی رو هم داشت. یکی نیست بگه آخه رانندهیعزیز شما که میگی ایرانیها بیفرهنگ هستند خوب مرد مؤمن خود تو هم ایرانی هستی و وقتی به ایرانی توهین میکنی در وحلهی اول به خودت توهین کردی، بعدش هم اصلا این فرهنگ یعنی چی؟ این سؤال رو از خودتون و بعد از چند نفر دیگه بکنید.، بپرسید:« فرهنگ چیه؟ ایرانیها فرهنگ ترافیک ندارند یعنی چی؟ اصلا این عاداتی که توی جامعه هست و به هنجار یا ناهنجار تبدیل شده رو میشه فرهنگ نامید؟!! چیزی که توی ۲-۳یا ۵ یا ۲۰ سال تشکیل شده؟!!!» خوب خیلی وقتها هم ملت مجبورند دست به کارهایی بزنند که همه میدونند اشتباهه اما مجبورند که اینطور رفتار کنند، این دیگه به فرهنگ چه ربطی داره؟ به خاطر اشتباه نهاتا ۱۰-۲۰یا ۳۰ درصد جمعیت تمام ایرانیها رو بیفرهنگ کردی؟ طرف توی سواری ۴ نفره ۶ نفر مسافر سوار میکنه بهش میگن بی فرهنگ! یا میگن فرهنگ ماشین سواری نداریم. خوب آخه اگه بخواد ۴ نفر سوار کنه میشه خودش و سه نفر مسافر این واسش صرف میکنه؟ خوب معلومه که کرایه تاکسی رو میبره بالا خوب اون موقع صدای من و تو بالا میاد.... پس این چچیزها هیچ ربطی به فرهنگ نداره.من همیشه میگم یه چیزهایی بین ایرانیها بد جا افتاده یا بد جاانداختند. اگر ملت با موبالی برای هم پز میدن دلیلش اینه که وقتی موبایل اومد ایران قیمت یه خونه رو داشت و خوب خودبه خود به عنوان یه وسیلهی تجملی مطرح شد و هنوز اون هنجار نا به هنجار باقی موندهو دیگه سر این که نمیشه کسی بی فرهنگ خطاب کرد. خوب از راننده تاکسی گفتیم باد خبر «تاکسی تلفنی تهران» افتادم که رانندههاش رو فوقدیپلم انتخاب میکنه یعنی من دیپلمه دیگه راننده تاکسی هم نمیتونه بشه! البته شاید با فوق دیپلمه شدن راننده تاکسیها اوضاع ترافیکی یکمی بهتر بشه!
آقا این خلاف بودن و عملی بودن چرا بین ملت افتخار شده؟ طر با افتخار میگه دیشب رفتم شیشه کشیدم یا تریاک زدم یا ... این چه افتخاری داره من که نفهمیدم! توی پادگان این جور مسائل خیلی بین بچهها زیاده یا یکی احساس پر زوری میکنه و میاد زور میگه! خوب زورت زیاد هست که هست ... با این زور زیاد تابه حال برای ملت و مملکت و آدمهای دیگه چه کردی؟ چه فایدهای برای دیگران داشتی؟ اگر خیلی خلاف باشی آخرش بستن کوچه هست خوب بعدش چی؟!!!
عدد (0) : نظرات
Post a Comment
<< صفحهی اول