2005-03-19

حسن کچل!

امروز خیلی اتفاقی توی برنامه‌ی کودک یه فیلمی دیدم به نام «تنبل قهرمان »که تولید ۱۳۸۰ هم بود. متاسفانه نویسنده و کارگردانش رو نتونستم پیدا کنم اما برام اون قدر جالب بود که تا تهش نگاه کردم، راستش این فیلم کودکان با موضوع قرار دادن حسن کچل وارد ادبیات آذربــایجان شده و «حسن کچل» رو با داستان‌های «کچل کـفترباز» و «کور اوغـلی» آذربایــجان مخلوط کرده، کچل در ادبیات ترک نماد انسان جادوگر هست چیزی که در فیلم دیدیم اما در داستان «حسن کچل» کسی نشنیده، یا پناه آوردن حسن کچل فیلم به آسیابان و متبحر بودن در شمشیر زنی و سوارکاری و اسب سفیدش داستان کور اوغلی و اسب سفیدش رو کاملا توی ذهن تداعی می‌کنه، در کل خواسته ناخواسته نوسنده داستان حسن کچل رو با این دوتا داستان که یکیش داستان اسـاطیری آذربـایجان هست (کـور اوغلی) کاملا مخلوط کرده بود، که البته فکر کنم خیلی هم جذاب‌تر کرده بود، اما به نقل از صــمد بهـرنـگی می‌نویسم: .... دیگر وقت آن گذشته است که ادبیات کودکان را محدود کنیم به تبلیغ و تلقین نصایح خشک و بی برو برگرد، نظافت دست و پا و بدن، اطاعت از پدر و مادر، حرف شنوی از بزرگان، سروصدا نکردن در حضور مهمان، سحر خیز باش تا کامروا باشی، بخند تا دنیا به رویت بخندد، دستگیری از بینوایان به سبک و سیاق بنگاه‌ّای خیریه و مسائلی از این قبیل که نتیجه‌ی همه‌ي این‌ها بی خبر ماندن کودکان از مسائل بزرگ و حاد و حیاتی محیط زندگی است..... آیا کودک غیر از یادگرفتن نظافت و اطاعت از برگان و حرف شنوی از آموزگار(کدام آموزگار؟) و ادب (کدام ادب؟ ادبی که زورمندان و طبقه‌ی غالب و مـرفه حامی و مبلغ آن است؟) چیز دیگری لازم ندارند؟.... خوب توی وبلاگ نمی‌شه بیشتر از این نوشت چون یه مقاله‌ی چندین صفحه‌ای هست.(نقل از کتاب قصه‌های صـمد بـهرنـگی -چاپ ۱۳۷۷-دنیای کتاب- شابک: ۹۶۴-۵۵۰۹-۲۱-۱ صفحه‌ی ۱۳۲) این فیلم «تنبل قهرمان» هم دقیقا فیلمی با این تعاریف و نصیحت‌های تکراری بود هر چند من رو یاد داستان‌های سرزمین مادریم انداخت اما خوب برای بچه‌ها نمی‌دونم چطور چیزی بود؟!

عدد (0) : نظرات

Post a Comment

<< صفحه‌ی اول