یادتونه گفتم ترکی یه زبان” اورال آلتاییک“ هست؟! دیشب یه مقالهی انگلیسی در موردش پیدا کردم ، اینجاست مقالهي جالبی هست. البته توی ویکی پدیا هم یه سری مطلب دربارهی ترکی هست. مثلا لهجههای ترکی رو دسته بندی کردن که برای خودم جالب بود، البته قبلا توی کتاب لهجههای ترکی از پروفسور جواد هیئت همه رو خیلی کاملتر دیده بودم اما این که توی ویکیپدیا این رو مشاهده کنم برام خیلی جالب بود. آن کادر تخت صبح که از خواب بیدار شدم، طبق عادت جایخواب رو آن کادر کردم و بعد هم صبحانه رو ساعت ۷ خوردم، چه حالی میداد؛ ساعت ۳ صبح خوابیده بودم و ۷ بیدارمیشدم کسی هم به کارم کاری نداشت، نه از بیدار باش خبری بود نه به صف شدن نه صف صبحانه و نه شستن ظرف، متاسفانه آسایشگاه ما در طبقات خیلی بالا قرار داره، ۴ام پنجم و باید nتا پله رو بریم بالا بیاییم پایین، فرض کنید صبح بیدار شدید باید این طبقات رو بیایید پایین و دست و صورت بشورید بعد برید بالا صبحانه بخورید بعد بیایید پایین ظرف بشورید بعد برید بالا ظرف رو بگذارید سرجاش و دوباره این k طبقه رو بیایید پایین .... این فقط صبحانه برای نهار و نماز و شام و شامگاه رو هم حساب کنید... این طوری میشه که اگر نصف شب بخواهید دستشوی برید از زور این طبقات همون طوری میخوابید تا فردا صبح!! البته اگر فکر میکنید این به بدن آسیب میرسونه در اشتباهید چون در مقابل آسیب سرما هیچی نیست! آخه کسی اصلا پتو روی خودش نمیکشه چون باید ملحفه و پتوی روی تخت رو صبح بشمار سه آنکادر کنیم و از اونجای که سر صبح وقت نمیشه هیچ کس به آنکادر دست نمیزنه و همین طوری با لباس و اوور کت میگیریم میخوابیم!! جریمهی آنکادر خراب هم یک شب بخواب هست یعنی یک روز کامل پاسداری و یک شب خواب و روز بعد پاسداری(همون نگهبانی) خلاصه اونها هم ضعف بچهها رو میدونند و ازش سوء استفاده میکنند، «مرخصی و نگهبانی» از بزرگترین ضعفهای بچهها هست!
بیچاره «رابینسون» آدم بعد یک هفته میاد این همه تغییر و تحول رو میبینه کلا دچار ایست مغزی میشه، رابینسون بعد از چند سال که برگشته چطور با خودش کنار اومده؟!
در آذربایجانی نوعی موسیقی به نام موسیقی «موقام» یا «Muqam» یا « Mugham» داریم ، اینجا یه مقالهی انگلیسی دربارش نوشته شده. خوبی آذربایجانیهای ایران اینه که از هنر به طور کامل استفاده میکنند، هم هنر آذربایجانی و ترکی و هم هنر ایرانی و فارسی، شخصا خیلی خوشحالم که زبان فارسی رو بلدم و میتونم اشعار فارسی رو بخونم ، آذربایجانیهای زیادی رو میشناسم که دوست دارند اشعار فارسی رو بخونند اما نمیتونند چون فارسی بلد نیستند، اما از طرفی خیلی خوشحالم که زبان ترکی رو هم بلدم چرا که از منظر شعر و ادب و موسیقی هیچی از فارسی کم نداره و حتی باید گفت این دو هم رده هستند، هر دو غنی و سرشار از هنر و ادب چه ادب و موسیقی کلاسیک و چه غیر کلاسیک. این هم یک قطعه از موسیقی «سرباز آذربایجان» که یک موسیقی خلق است و به صورت «Vokal» خونده میشه (به لاتین نوشته شده نه خط آذربایجانی) :
Azerbaycan torpaginda boy atmishiq biz, Tarizlerin o tayindan gelir sesimiz. Bir dushmene boy eymedi oguz neslimiz, Babalarin qani axir damarimizdan, Azerbaycan esgeriyik, bu ada gurban. Bashimizin ustundedir uch rengli bayraq, Evvelimiz, axirimiz bu ana torpaq. Bu torpagin keshiyinde azmle durmaq, Bu milletin oglu uchun, shojret, sheref, shan, Azerbaycan esgeriyik, bu ada qurban. Qaratorpaq Veten oldu hunerimizden, Ureyimiz xeber verir zefereimizden. Shehid ruhu baxir bize goylerimizden, Siper cheker sinesinden yurda her zaman, Azerbaycan esgeriyik, bu ada qurban.
عدد (0) : نظرات
Post a Comment
<< صفحهی اول