Navux

2005-11-18

Sevgi, Musiqi ....

Asger quvvələrinə daxil olandan bəri çox vaxtdər Azərbaycanca Mahnilarini dinləmiyəm; əlan azərbaycan mahnilarini birbir dinləməyə baçladim .... mmmmmm ... Azərbaycanini musiqisində bilmirəm nəvar ama mən onun belə sevirəm ki ən pis və kötü haldə də olsam bu musiqini eşidərkən bütün ruhum və cismim üçmaya başleyir!!!



Səbr ilə
.....
zolm iləsə xan ilə bəy Aclara,
Verməsə pul pulluda mohtaclərə,
rəhm olunmazsa yalavaclara,
cani cəhənəm, dümə yamaclara,
bunlar içün təng iləmə hosilə,
Qozama baçın , çöcüğüm, səbr ilə
.......
Sabir bəy

اسامی کوچه‌ها

همیشه توی تهران موضوعات قشنگی برای خنده هست، برای نمونه امروز توی یکی از محله‌ها یه کوچه دیدم که اسمش «برادران ابوالقاسمی‌پور» بود. خوب این اسم که مشکلی نداره اما جالبی قضیه وقتی معلوم می‌شه که بالاش نوشته باشن «شهید» !! یعنی اسم کوچه «برادران ابولقاسمی‌پور» هست.
توی خیلی از جاها هم دیدم که نوشتن «ورود افراد غیر متفرقه ممنوع» که احتمالا منظور «ورود افراد متفرقه ممنوع » بوده!
گاهی هم منظورمون از این که می‌گیم فلان چیز محسوس هست اینه که فلان چیز نامحسوس هست مثلا توی اخبار ترافیک می‌گن «...ترافیک محسوس مشاهده می‌شود ...» وقتی می‌رسی اونجا می‌بینی همه چیز روبه راهه و متوجه می‌شه منظور «... نامحسوس ...» بوده، محسوس یعنی قابل حس و نامحسوس یعنی کمتر قابل حس و به معنای ناچیز هست ;)

کتاب

اگر کار گروهی می‌کنید یا توی یه گروه عضو هستید و یا توی یه تیم هستید که مدیریت یه جایی رو به عهده دارید، حتما کتاب "پنج دشمنکار تیمی" اثر "پاتریک لنچونی" رو مطالعه کنید. ایده‌های خوبی برای مدیریت و یکپارچه سازی یه گروه داره. من ترجمه‌ی فارسی این کتاب رو خریدم که آقای "فضل الله امینی" ترجمش کردند. ترجمه‌ی آزاد و خوبی هم داشت که من خوشم اومد. این کتاب روانتشارات "فرا" چاپ کرده اگر خواستید به سایتش سری بزنید. قیمت چاپ سومش هم ۳۶۰۰ تومن هست.

غیبت

یه مدتی بود دیگه نمی‌تونستم برای وبلاگ چیزی بنویسم، آخه وسط هفته‌ها یکی دو روز سر کارم و یکی دو روز هم یه جاهایی کار دارم و آخر هفته‌ها هم میرم پادگان برای نگهبانی، این آخر هفته نگهبانی رو پیچوندم و فعلا اینجا نشستم و دارم وبلاگ می‌نویسم ایشالا یکی دو ساعت دیگه اگر حال داشتم میرم پادگان، اگر نداشتم که نمی‌رم ;-) از دو سه هفته بعد هم وضعیت کاریم خیلی خیلی بهتر می‌شه و سرم حسابی خلوت می‌شه . البته هیچی توی زندگی معلوم نیست و این تنها یه احتمال هست با درصد بالا.