امروز تو میدان ونک گذرم به یکی از دستشوییهای نسل جوان افتاد! خوب قبلا تابلوش رو توی میدون دیده بودم که این ساختمون زیبایی که ساخته میشه قراره دستشویی نسل جوان بشه اما قضیهی نسل جوان چی هستنمیدونستم؛ قضیه اینه که این دستشوییها یکمی با کلاستر و کلی دیجیتالیتر و تمیزتر هستند. تقریبا شما هیچ تماسی با اشیا موجود توی دستشویی ندارید و این باعث میشه هم تمیز بمونه هم شما آلوده نشید! قبل از رفتن به دستشویی باید دستتون رو جلوی یه صفحهی مادون قرمز بگیرید تا ورودتون رو به دستشویی اعلام کنید! بعد از این که داخل شدید و در رو هل دادید خودش قفل میکنه و یه تایمر به شما میگه که ۱۰ دقیقه وقت دارید و همینطور شروع میکنه به کمتر شدن. تو این فاصله هر کی بیاد دم در با نوشتهی مشغول و چراغ قرمز روبرو میشه و شما با کمال آسایش میتونید به کارتون برسید و دیگه نگرن نیستید که الآن یکی با لگد در رو بز میکنه یا قفل در شله و باز میشه یا آفتابهی پر آب رو بگذارید پشت در تا باز بمونه! شیلنگش هم دیگه ولو نیست وسط سرویس و جم میشه میره تو یه مخزن و هر وقف لازم بود میتونید بکشیدش بیرون. برای بیرون رفتن هم کنار تایمر یه حسگر مادون قرمز هست که وقتی دستتون رو جلوش بگیرید در رو باز میکنه و همزمان سیفون رو میکشه ! این طوری دیگه همیشه مطمئن هستید که سیفون کشیده می شه.(ای کاش یه ترتیبی میدادن که مطمئنمیشدیم حتما دستهاشون رو هم میشورند!) بعد از بیون اومدن هم شیرهای الکترونیکی در خدمت شما هستند تا بدون این که به شیر آبهای کثیف دست بزنید خودشون دستتون رو بشورند و بلافاصله بدون اصراف آب رو قطع کنند. جدا خدا پدر مخترع ابزارهای مادن قرمز رو بیامرزه. خلاصه یکبار هم بدون این که اه و اوه کنیم و دست روی بینی بگیریم میتونیم خیلی راحت از یه سرویس همگانی استفاده کنیم و خیالمون راحت باشه که لازم نیست با دست خیس دست تو جیب کنیم و یه اسکناس یا سکه در بیاریم و به نظافتچی بدیم ! ظاهرا حقوق این نظافتچی اونقدر خوب هست که دیگه دم در نمیشینه تا یه پولی بهش بدن. البته این طور که بوش میاد در آینده باید این پولها رو به صورت سکه به دستگاه دم در بید تا در رو باز کنه و ۱۰ دقیق فرصتبهتون بده. چون هم توی راهنمای متصل شده روی در نوشته هم جای سکه دم درها هست. تنها مشکلی که به نظر میاد سرعت باز شدن در هست که یهو در رو پرت میکنه بیرون و اگر شما پشت در باشید شاید صدمه ببینید! البته اگر پولی بشه باید همیشه سکه تو جیبتون باشه و اگر نه باید از دلالهای احتمالی سکه که دم درها خواهند نشست ۲۵ تومانی رو ۲۰۰۰ تومان بخرید.(ایندیگه مثل سکهی تلفن نیست جدا گاهی حاضر خواهید بود ۲۰۰ تومان رو بدید !!)
تهران همینطور داره ساخته میشه هر خونه خرابه و جای خالی که ت شهر هست داره یه خونهی چند واحدی یا پاساژ میشه حالا تازگیها مجتمعهای مسکونی تجاری هم باب شده که دیگه معلومه چه چیزی هست!! چیزی که خیلی جلب توجه میکنه ناهمگونی این ساختمانهاست. هیچ ساختمانی با ساختمان کناری از هیچ نظری شباهت یا خوانایی و به اصطلاح هارمونی نداره. وقتی توی خیابون راه میرید حالتون از این همه بینظمی و وارفتگی بهممیخوره. یه برج کنار خونهی ۱۰۰ متری یک طبقه، یه خونهی خشتی کنار یه برج شیشهای ... سه تا برج که هر کدوم رو میبینی یه چیزی کم دارن. پارکینگ طبقاتی وسط بیابونی که هیچ ماشینی رد نمیشه و یه محلهی شلوغ ۲ کیلومتر اون طرفتر هست که مرکز خریده، خوب معلومه کسی نمیاد توی پارکینگ پارک کنه و همه میرن اون محلهی شلوغ رو شلوغتر کنند!! چون هیچ کس زحمت ۲ کلیلومتر ویاده روی به خودش نمیده مگر دیوانهای مثل من!!